//63//8bahman

گوناگون

//63//8bahman

گوناگون

عناوین یادداشت‌ها

  • آخرین یادداشت در وبلاگ http://8bahman.blogsky.com/خوش آمدید دوشنبه 16 دی 1392 06:18
    خوش آمدید نظرات خود را به ایمیل من بفرستید با تشکر نظرات در وبلاگهایی که آخرین یادداشت زده میشود دیگر خوانده و تایید نمیشوند.ممنون hesam63hesam@gmail.com
  • زندگی گل دوشنبه 16 دی 1392 01:54
    من مانده ام در گل ها در میان گل ها زنبوری که عاشقانه شهد گل را به جانش می کشد و گل چه زیبا آرام به صدای زنبور نغمه ی زندگی را هدیه میکند
  • زندگی در تنهایی مترسک دوشنبه 16 دی 1392 01:39
    آدم ک مترسک را نگاه میکرد که خیره به کلاغی شده بود کلاغ سیاه بود ولی همدم تنهایی مترسک بود دل بستن را زیباتر از رخ بستن فهمیده بود قاصدک
  • کمال زندگی دوشنبه 16 دی 1392 01:31
    زندگی آرام زیستن است زیستن آرام مردن است و میان این دو کمال بزرگترین راز است قاصدک منتظر
  • خدای زیبایی ها دوشنبه 16 دی 1392 01:28
    زمستان طرح برفی ست که آدم برفی از آن بزرگ میشود خورشید هم با آدم برفی کنار می آید زمین هم دلش را محکم نگه میدارد و خدا که زیبایی را و همه زیبایی هاست را به زیبایی زیبایی ها و زیبایی زیبا زیستن را به زندگی ما هدیه داده آدم برفی
  • خورشید و دریا دوشنبه 16 دی 1392 01:14
    صبح ها دریا را نگاه کن،دریا آرامست خورشید که طلوع کند، دریا خروشان میشود زیبایی نور ،حرکت امواج را به سمت ساحل هدیه میدهد
  • رنگین کمان دوشنبه 16 دی 1392 01:04
    چه زیبا رنگین کمانیست آسمان هر چه که نگاه میکنی آبی ست بی کران است جای پای ساحل در دریا ماندگارست
  • سرویس های وبلاگدهی دوشنبه 16 دی 1392 00:57
    http://www.negarfa.com/ http://www.hamiblog.ir/ http://kavirblog.com/ http://blogtez.com/
  • زندگی دوشنبه 16 دی 1392 00:13
    چشمها را باید دید زیر اشک باید رفت تا اوج احساس باید پرواز کرد زیر خط خنده آواز باید سرداد با کوچ پرنده ها باید عاشق شد با اواز باید راه رفت با راه باید همراه شد و با زندگی باید را نباید را و همه را باید زندگی کرد در زندگی در این زندگی زندگی باید کرد ح.ا.ش/منتظر//
  • کافه فلوت-طنز کافه پیانو دوشنبه 16 دی 1392 00:05
    کافه فلوت /محل یورش به کافه/ اصلا به خاطر نمی یارم حالا هر چیزی که می خواد باشه رو..پشت دستام پنهان کرده باشم.یعنی استعدادشو ندارم بر عکس چیزی باشم که هستم. اصلا این کارا مال شعبده بازایی که اگه خوب بهشون نگاه کنی..می فهمی خوب یاد نگرفتن از اون قدیمیاشون. پس درد سر تون ندم برام اصلا مهم نیست می خوان بفهمین یا نفهمین...
  • دوربین خاموش دوشنبه 16 دی 1392 00:00
    اتاق روبروی پله ها . و خانه ای که دیگر نیست خانه. یک سفره طرح دار دوغ نعناع و ظرفی سفالی و یک دیس کشک بادمجان نعناع و ترخون ماست چکیده نون سنگک..عمو برکت ا... بی بی گلبانو .رضا سبیل. لقمه پشت لقمه و دوغ..لیوان پشت لیوان..نون سنگک سفید می شود خورده می شود .صحبت از یک لقمه ی حلال و مثال عمو که دیوارها گواهی می دهند و...
  • /زمانی برای مرگ اسبها/ یکشنبه 15 دی 1392 23:58
    کورمال کورمال در زیر باران وارد آسایشگاه شد.سرش را روی پتوی چند تا کرده اش گذاشت که ببری آن را اشغال کرده بود سقف را نگریست که هر لحظه به او نزدیکتر می شد. از روی تخت با کف زمین آشنا شد که بدجور باعث سوزشو خراش برداشتنی جزئی بر روی دستش شد.ببر..سنگینی سقف .. نعره ای که فلزهای به شکل در آمده و تو در تو را دریدو کف زمین...
  • قطار شماره 123-4 یکشنبه 15 دی 1392 23:55
    به نام خداوند بخشنده و مهربان قطار شماره 123/داستان شماره4/ قطار به آرامی شروع به حرکت می کند..ایستگاه اول واگن های آبی با یک خط سبز به شماره 123...رد می شود رد می شود رد می شود..نرده های آبی .چندزن و مرد و چند بچه قدو نیم قد.. سگ ولگردگوشه دیوار نگاهش به سگ نگهبانی است که چشمانش از بین در آهنی خیره شده به گوشه...
  • شادگل یکشنبه 15 دی 1392 23:52
    تشعشع نور خورشید خانه را نور افشانی می کند..پسر ابروهایش را درهم کرده بالای پشت بام نشسته است. به روبرو زل زده است به جایی که تا چشم کار می کند یک شکل است.زن کلید کنار پنجره را می زند و کنار پیک نیک می نشیند ..قاشقش را پر از زرده می کند و کنار دیس آنها را پخش می کند و سفیده ها را در سینی می گذارد .مرد در زمین پشت خانه...
  • قطار شماره123-3 یکشنبه 15 دی 1392 23:44
    رف زمین را سفید پوش کرده..بچه ها به دنبال آدم برفی درست کردن هستند. قطار به آرامی شروع به حرکت می کند..هویج و کلاه بافتنی رنگو رو رفته ی سر به سر گذاشته ی سفیدی رنگی بی رنگی.دانه های ریز بی رنگ و سفیدی زمین تشنه و نیمکت آبی ایستگاه خلوت. بچه ها با دیدن قطار به دنبال آدم برفی ها می دوند و دست تکان دادن های آرام و تند...
  • ساعت پنج و سی دقیقه یکشنبه 15 دی 1392 23:42
    ساعت پنج و سی دقیقه..همه دنیا بهم می ریزه من مطمئنم یعنی نود درصد باید همه چیز طبق یک فرضیه ی از پیش تعیین شده زیرو رو بشه. ساعت پنج و سی دقیقه شروع تمام این ماجراهاست که به مدت ٢ساعت ادامه خواهد یافت و قراره دنیا بهم بریزه حالا هنوز یک ساعت دیگه مونده تا بهم ریختن همه چیز. قراره نیم ساعت به عوض شدن همه چیز یک زن و...
  • لوکس بلاگ یکشنبه 15 دی 1392 23:34
    http://loxblog.com/ رتبه جهانی=3446 رتبه کشوری=70
  • میهن بلاگ یکشنبه 15 دی 1392 10:33
    http://mihanblog.com/ رتبه جهانی=548،/رتبه کشوری=6 مدیر سرویس وبلاگدهی میهن بلاگ= محمد جواد شکوری مقدم http://mohammadjavad.mihanblog.com/
  • پارسی بلاگ یکشنبه 15 دی 1392 10:18
    http://www.parsiblog.com/ رتبه جهانی=3919 رتبه کشوری=79 مدیر سرویس وبلاگدهی پارسی بلاگ= سید محمدرضا فخری
  • پرشین بلاگ یکشنبه 15 دی 1392 09:51
    http://persianblog.ir/ رتبه جهانی=605 رتبه کشوری=7 مدیر سرویس وبلاگدهی پرشین بلاگ= مهدی بوترابی http://akrane.persianblog.ir/
  • بلاگفا یکشنبه 15 دی 1392 09:34
    http://www.blogfa.com/ رتبه جهانی=138 رتبه کشوری=2 مدیر سرویس وبلاگدهی بلاگفا= علیرضا شیرازی http://shirazi.blogfa.com/
  • بلاگ اسکای یکشنبه 15 دی 1392 08:56
    رنک الکسا http://www.blogsky.com/ =رتبه جهانی=1364/رتبه کشوری=25/ رتبه الکسا //رتبه در گوگل= مدیر سرویس وبلاگدهی بلاگ اسکای= مسعود چنگیزی = http://www.changizi.net/ رنک الکسا
  • داستان شماره2/قطار شماره123/ یکشنبه 15 دی 1392 04:35
    قطار شماره123 داستان شماره2 قطار به آرامی شروع به حرکت می کند..ایستگاه اول واگن های آبی با یک خط سبز به شماره123... رد می شود رد می شود رد می شود..نرده های آبی.پیرمردی در حال دست تکان دادن است.پوست نارنگی .مقداری آب یخ..پیرمرد صورتش را می گیرد و به زمین می افتد.کوپه14-چند جوان موتراشیده با کلاه های هم رنگ یکی دفترچه...
  • وقتی کلاغ ها سفید می پوشند یکشنبه 15 دی 1392 04:30
    امروز همگی رفتیم پارک..خیلی خوش گذشت.جاتون خالی دایی رمضون کلی تاب بازی کرد..انگاری هوای بچگیاشو کرده بود.عمه سارا هم کتلت پخته بود..مثل همیشه خوشمزه بود.عمو محمود و عمه ریحانه هم آمده بودند..پژو۴٠۵خریدند ٢٠۶ داشتن که یادتان است فروختنش.به هر حال راضی هستن از این یکی البته شما فکر کنم از آریاشون یادتونه که تبدیل شد به...
  • بهشت گمشده یکشنبه 15 دی 1392 04:29
    بنام خداوند بخشنده و مهربان نزدیکای اذان صبح بود که خارج شدم.اولش خیلی سخت بود مثل کنده شدن ریشه و در اومدن اصل درخت یعنی تجربه ی من اینجوری بود آخرش مثل این بود که دارن کف پامو با یک وسیله ی نک تیز قلقلک میدن به نک انگشتای پام که رسید یکهو احساس کردم که دیگه هیچی نمی فهمم ولی تا به حال اینجور درد رو تجربه نکرده بودم...
  • قطار شماره 123-1 یکشنبه 15 دی 1392 04:22
    داستان شماره 1 قطار شماره 123 قطار به آرامی شروع به حرکت می کند ..ایستگاه اول واگن های آبی با یک خط سبز به شماره123... رد می شود رد می شود رد می شود..نرده های آبی.چندبچه.گربه ای که می لنگد...بچه ها برای مسافران زبان درازی می کنند.کوپه32-پسری جوان شصتش را به آنها نشان می دهد.کوپه32-پیرمردی در حال حل کردن جدول روزنامه...
  • به بخش هنرمندان خوش آمدید یکشنبه 15 دی 1392 04:19
  • حامد کیازال یکشنبه 15 دی 1392 04:15
    http://hamedkiazal.blogfa.com/
  • لاله صبوری یکشنبه 15 دی 1392 04:05
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87_%D8%B5%D8%A8%D9%88%D8%B1%DB%8C
  • علیرضا خمسه یکشنبه 15 دی 1392 03:46
    http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138112170397/